اسیدپاشی شوهر میانسال به همسر جوانش با یک دلیل عجیب | من از کاری که کردم پشیمان نیستم!
به گزارش همشهری آنلاین، اردیبهشت سال ۱۴۰۱ گزارش یک اسیدپاشی در خیابان افسریه تهران به مأموران پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل حادثه اعزام شدند. با بررسیهای اولیه مشخص شد که مردی ۵۰ ساله پس از پاشیدن اسید روی زنی جوان به نام مهری از محل متواری شده است. مصدوم حادثه پیش از رسیدن پلیس به بیمارستان منتقل شده بود.
شکایت یک هفته پس از حادثه
۷ روز بعد مهری پس از بهبودی نسبی با شکایت از همسرش اکبر گفت: چند هفته قبل به خاطر اختلافات متعدد با همسرم با قهر از خانهام بیرون آمدم و به خانه برادرم رفتم و درخواست طلاق و حضانت فرزندم را دادم. اکبر تهدیدم میکرد که حضانت فرزندمان را به من نمیدهد تا اینکه هفته پیش با من تماس گرفت و مدعی شد میخواهد پسرمان را به من تحویل دهد.
وی ادامه داد: وقتی مقابل خانه آمد به برادرم گفت فقط بچه را به من تحویل میدهد. من هم برای تحویل فرزندم جلوی در رفتم، اما به محض باز کردن در ناگهان پارچی پر از اسید را روی صورتم خالی کرد. من جیغ میکشیدم و میسوختم، اما او فرار کرد. بخش زیادی از پوست سر و گردن و صورتم سوخته و از او شکایت دارم.
پس از اظهارات شاکی مأموران به ردیابی متهم پرداختند، اما مشخص شد او به مکان نامعلومی گریخته است تا اینکه حدود یک ماه بعد از حادثه وی بازداشت شد و به اسیدپاشی روی همسرش اعتراف کرد.
- عامل کورس مرگبار از چوبه دار فاصله گرفت
- وقتی شاهد یک سقوط مرگبار به گروگانگیران باج گیر زندگی بخشید
اظهارات عجیب متهم در بازجوییها
متهم در بازجوییها عنوان کرد: چند سال قبل از همسر اولم جدا شدم و با مهری ازدواج کردم، اما متوجه شدم با مردان غریبه در ارتباط است. بارها به او تذکر دادم، اما همسرم توجهی نمیکرد تا اینکه به ناچار از او شکایت کردم. اما مهری آنقدر زرنگ بود که آثار جرمش را از بین برده بود و دادسرا هم وقتی به مدرکی دست پیدا نکرد، برایش منع تعقیب صادر کرد.
وی افزود: بعد از مدتی متوجه شدم مهری نزدیک به ۲ میلیارد تومان از من دزدیده و وقتی برای کارش توضیح خواستم، او طفره رفت و گردن نگرفت. باز از او شکایت کردم، اما چون رد پایش را از سرقت ۲ میلیاردی پاک کرده بود، برایش منع تعقیب صادر و تبرئه شد. در نهایت وقتی دیدم قانون نمیتواند حقم را بگیرد، تصمیم گرفتم خودم با اسیدپاشی او را ادب کنم.
بعد از اظهارات متهم، وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان پس از معاینه او در گزارشی اعلام کردند که اکبر به اختلالات خلقی و افسردگی مبتلاست و به درمان نیاز دارد، اما در زمان وقوع جرم مسئول اعمال خودش بوده است.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
همسر اولش هم به همین خاطر طلاق گرفته بود
در ابتدای جلسه شاکی به جایگاه رفت و گفت: متهم دروغ گفته؛ من نه خیانتکارم نه سارق. اما از آنجا که او مردی شکاک و بداخلاق است، مدام تهمت میزد و از من شکایت میکرد. حتی مأموران کلانتری و دادسرا دیگر ما را شناخته بودند، چون هر چند ماه یک بار با عناوین مختلف از من شکایت میکرد و من تبرئه میشدم.
وی ادامه داد: وقتی از دستش خسته شدم، قهر کردم و به خانه برادرم رفتم. همسر اولش هم به خاطر همین کارهایش طلاق گرفته بود. حالا هم درخواست مجازات برای او دارم.
من از کاری که کردم پشیمان نیستم
پس از آن متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در مراحل بازجویی گفت: من از کاری که کردم پشیمان نیستم.
با پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شدند و بر اساس درخواست متهم و اسناد و مدارک و همینطور اظهارات شهود، متهم را به پرداخت دیه و ۱۵ سال حبس محکوم کردند. پس از تأیید حکم، متهم توانست با انتقال یک خانه باغ در یکی از شهرهای غربی کشور به همسرش رضایت او را جلب کند و مدت حبس او نیز با نظر قضات کیفری با ۵ درجه تخفیف به ۳ سال کاهش پیدا کرد.