قیمتِ نوبرانهها، نوبر است!
همشهری آنلاین- سحر جعفریان عصر: نوبرانههایی دلپسند که اغلب کمی پیش از شروع هر سال، بازارِ خودشان و حواشیشان با وارداتِ غیررسمی یا قاچاق، پُرزگیری و شستوشو، دستچینی و دست آخر هم با قیمتهای نجومی داغ میشود. راهی میدان میوه و ترهبار مرکزی پایتخت، جایی میانِ حجرههای سالن ۱۲ حوالی ساختمان آجر قرمز ۳ و تعدادی هم در سالن ۱۸ لابهلای بارفروشانِ میوههای خارجی و استوایی میدان میشویم تا چند روایت متفاوت از نوبرانههای فصل اول سال را شاهد باشیم.
وقتِ دلبریِ تُرش و مَلَسمزهها
در وصفِ دلبری نوبرانههای بهاریهمین بس که بسیاری پیش از مزهمزه کردن آنها، فقط با نگاه کردن به رویِ بیشتر، سبز و کمتر سرخ و ارغوانیشان چنان سر میل و اشتها میآیندکه آب از چک و چانهیشان روان میشود. دلبریِ گوجهسبزها و چغالهبادامها با نمکپاشی و زدن کمی دَرار اوجی لذتبخش میگیرد. گوجهسبزها اغلب از نوکنده، شیراز، سرپلذهاب، کاشان، برغان، ملایر، شهریار و حتی از ترکیه راه به ایران و میدان تره و چغالهبادامهای جهرم، ورامین و کاشان، عقبِ کامیونهای بزرگ و کوچک چپانده میشوند تا برخیشان پیش از شروع بهار و برخی دیگرشان همزمان با آغاز نخستین فصلِ سال به میدان میوه و ترهبار مرکزی تهران راه یابند.
قاچاقِ نوبرانههای میلیونی
نوبرانههای میلیونی بهاری پیش از جای گرفتن در قفسه و بساطِ میوهفروشهای ثابت و چرخی، روی باسکولهای سنگی و قپانِ حجرهداران میدان، وزنگیری میشوند. نوسانِ عجیب و غریبِ قیمتشان نیز از برای کیفیت و نام و نشانِ شهری که در آن کاشت و برداشت میشوند، است. این را یکی از کارگرانِ تَروفِرزِ میدان میگوید: «گوجهسبز و چغالهبادامهای میلیون تومانی که در بازارهای شبِ عیدِ تجریش و حوالی آن میبینید بیشتر وارداتیاند از ترکیه و معمولا از راه قاچاق…باقیِ نوبرانهها هم کِشتِ داخلند از دستچینشدههای درجه یک تا دَرهمهای درجه سه قیمتهایی کمتر دارند… اندازه ایننوبرها اول کوچک و قیمتشان کلان است بعد به مرور تا پایان اردیبهشت، درشت و ارزان میشوند.»
ریزههای اعلا و دُرشتهای مجلسی
تا شوفران، چایِ رفع خستگی را سر بکشند کارگران حجره آستین بالا میزنند و کیسههای نایلونی و پلاستیکیِ ۱۰ تا ۳۰ کیلویی نوبرانهها را از کامیونها پایین میآورند و حاشیه سکوی بارگیری هر حجرهجا میدهند. هنوز به آخرین کیسه نرسیدهاند که سر و کله مشتریها از میوهفروشان محلی، هایپرهای بزرگمیوه، فروشگاههای سبز تا مشتریان خُرد خانگی پیدا میشود: «حاجی، امروز گوجهسبز چنده؟»، «آقا، چغالهبادام شسته شده کیلویی چند؟»، «عمو، فرقِ نوبرانههای ریز و درشت چیه؟ چرا ریزهمیزهها گرانترند؟» و «گوجهسبزِ مجلسی یا وارداتی هم دارید؟». در این وقت است که بارفروشان و حجرهداران، قلم کاغذ به دست و یا چشم دوخته به صفحه گوشی تلفن همراه خود پاسخ میدهند: «گوجهسبز عالی و اعلا داریم کیلویی ۴۰۰ تا ۹۰۰ هزار تومان»، «چغالهبادامِ شستهشده کیلویی ۴۰۰ به بالا»، «چغالهبادام درشت، سفته و معمولا تلخ یا بیمزه؛ برای همین ارزونه» و «گوجهسبز ترکیهای داریم هر کیلو یک میلیون تومان».قیمت نوبرانهها معمولا روزانه و ساعتهای ظهرگاهی اعلام میشود.
مَشقتهای گرانِ پُرزگیری از چغالهبادام
گوشه و کنارِ برخی حجرهها، کارگرانی پیش از دادوستدِ نوبرانههای گران، سرگرم شست و شوی (پُرزگیری) چغالهبادامهای شیراز و دیگر شهرهای ایران هستند تا بدینترتیب بر نجومی بودن قیمت آنها بیفزایند. تعدادی از کارگران، کیسه چغالهبادامها را به نوبت داخل لگنی بزرگ و پُر آب سرریز کرده و با مُشتمال کردنهای نفسگیر پُرزِ نوبرانهها را میگیرند. کاری سخت که با توجه به میزان سفارشها به ویژه در روزهای نخست شروع سال، گاهی کارگران ناچارند شبکاری کنند تا پُرزِ چغالهبادامهای بیشتری در صافی بماند. این شرایط اما برای برخی دیگر از کارگران، نفسگیر و سخت نیست؛ چرا که آنها فرآیند پُرزگیری را با کمک دستگاهی برقی حسابی سرعت میبخشند. سَرِ گردانِ دستگاه پُرزگیری به دیگی بزرگ، خَم است که هر یک ساعت، پُرزِ بیش از ۵۰ کیلوگرم از چغالهبادامهای تُردِ کاشان را خیلی تَر و تمیز میگیرند.
قیمتش نوبر است نه خودش
بَدتر از نوبرفروشی یا گران فروشی، سَمفروشی است…تعدادی از مشتریان این بازار داغ، نگرانند مبادا از طعمِ کالِ مُشتی نوبرانه بهاری، مسموم شوند. عمو حیدر که کنارِ کارگرانش مشغول جدا و سَوا کردنِ گوجهسبزهای ریز از دُرشت است در این باره میگوید: «نوبرهای ریز شاید کمی کال و تلخ باشند ولی سَم که نیستند کسی را مسموم کند…این شایعه آدمهای تنگنظر است که چشم دیدن بازار ما را ندارند…» مشتری سن و سال داری تو حرفش میرود: «گوجه سبزهای آخر زمستان اصلا میوه نشدهاند که باغدار آنها را به هوای سود بیشتر میچیند…میوه نشده یعنی مغز آن هنوز شکل نگرفته و مصرفش اگر بیماریزا نباشد حتما بیفایده از لحاظِ لذت بُردن از طعم خواهد بود…»
خردادی میلیونی
هنوز نوبرانههای گران اولِ بهار کامل از گلویمان پایین نرفته که چشممان به روی سرخ و کمی زرد و نارنجی شلیل روشن میشود. سعید، کارگرِ حجره دستمالی نَمدار به باکسِ کوچکِ شلیلها میکشد و میگوید: «نوبرِ نوبرهای اینجا همین شلیل هستند که به جای آخر خرداد، حالا به بازار رسیدهاند…از گلخانههای کرج و کیلویی ۷۵۰ هزار تومان…» داخل هر باکس بین ۴ تا ۵ شلیلِ کوچک جای گرفتهاست و با این شکل و شمایل معلوم است که برای همین تعداد باید حدود یک میلیون تومان ناقابل در میدان تره بار کارت کشید.