خیریهای جهادی به وسعت یک خانواده برای کودکان بیسرپرست
به گزارش خبرنگار مهر، مریم شهیدی مدیر «خیریه بهاران اصفهان» با تمرکز کودکان بی سرپرست در این مجموعه فعالیت میکند و به صورت شبانه روزی و خیریهای این کودکان را حمایت میکند.
خانم شهیدی که بیست و پنج سال قبل از تأسیس این مرکز از طرف مهد کودک فرزندش برای بازدید به مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست دعوت شده بود با مشاهده شرایط نگهداری این کودکان تحت تأثیر قرار گرفته و از شدت فشار روحی دچار افسردگی شد. همین مساله باعث شد تصمیم بگیرد که با سازمان بهزیستی مشارکت کرده و مادر این بچهها شود.
این مرکز در حال حاضر هفتاد کودک را اسکان داده است و تعدادی از آنها نیز ازدواج کرده و سر زندگی خود رفتهاند.
در این مرکز بسته به استعداد کودکان در همه زمینههایی که تمایل دارند حمایت صورت میگیرد. آنها محیطی کاملاً خانوادگی ایجاد کردهاند که نسبت به محیط بسیاری از خانوادهها بهتر است. همچنین با سرگرمیهای متنوع ساعات بیکاری کودکان را پر میکنند. مربیهای این مرکز بر مسائل تربیتی بسیار حساس هستند.
این مرکز برای کودکان مربی و معلم درجه یک استخدام کرده است. چون مسیر تربیتی مشخصی را برای آنها در نظر دارد که با نیروهای داوطلب تحقق آن ممکن نیست. یکی از این افراد خانم ستوده است که دکترای روانشناسی دارد و در اصفهان جزو چهرههای شاخص و موفق است.
دو کتاب تربیتی دکتر عبدالعظیم کریمی مسیر تربیتی بسیار خوبی برایشان روشن کرده است و بر اساس این دو کتاب تربیت کودکان را انجام میدهند. دکتر کریمی در پژوهشگاه آموزش و پرورش فعالیت میکند و روش تربیتی او تدین در کنار تربیت است.
آنها در تربیت کودکان به اجبار و روز متوسل نمیشوند. بیشتر در این حوزه بسترسازی میکنند. وقتی محیط اصلاح شود انسان نیز درست تربیت میشود.
علاوه بر این بچهها را آموزش میدهند تا خودشان پول تو جیبیشان را در بیاورند. آنها در جایی به جز مؤسسه کار نمیکنند اما در سیستم خودشان آموزش میبینند که چطور بند عینک درست کنند. کیک بپزند تا از پول فروش آن توسط خود مؤسسه انجام میشود، درآمدی به عنوان کمک هزینه داشته باشند. بچههای این مرکز در هجده سالگی همه صاحب درآمد هستند.
بر خلاف دستورالعملها این مرکز در هجده سالگی بچهها را رها نمیکند. خانم شهیدی به مسؤولان بهزیستی همواره میگوید که هجده سالگی تازه شروع حمایت از کودکان بی سرپرست است. آنها حتی خانههایی برای این بچهها ساختهاند که بعد از ۱۸ سالگی بتوانند در آن زندگی کنند. البته اگر فردی بخواهد خارج از مؤسسه زندگی کند مانع او نمیشوند.
در حال حاضر در این مجموعه جوانهایی هستند که هنوز ازدواج نکردهاند. در واقع این سازمان خانه این بچهها است. هر کدام قسمتی مستقل دارند. البته تعداد بزرگسالها کم است و اغلب آنهایی هستند که معلولیت ذهنی دارند و گرنه همه آنها ازدواج میکنند و میروند. آنهایی هم که باقی میمانند از یکدیگر تفکیک شده اما مانند یک خانواده در کنار هم زندگی میکنند.
هزینه ماهیانه این مؤسسه هفتصد میلیون تومان است. کمک سازمان بهزیستی حدود بیست درصد از هزینهها را پوشش میدهد. هشتاد درصد نیز توسط خیرین تأمین میشود.
خانم شهیدی معتقد است دستورالعملها و آئین نامههای بهزیستی دیگر کارایی لازم را ندارد و بعد از گذشت چند دهه باید در آنها تجدید نظر شود. مثلاً درباره کودکان بدسرپرست در این آئین نامهها گفته شده که آنها را با اجبار به خانوادههایشان بازگردانید. اما اغلب خانوادههای این افراد مسائل مختلف دارند و زمانی که بچهها به خانواده بازگردانده شوند دوباره شرایط بحرانی آنها اوج میگیرد و تمامی زحمات مؤسسه از بین میرود.