اخبار اجتماعی > بهداشت و درمان

آمار بالای مراجعه ۲ گروه به مراکز مشاوره بعد از تعطیلات نوروز


همشهری‌آنلاین – پروانه بندپی: هرچند تعطیلات نوروز، فرصت بسیار مناسبی برای استراحت، تجدید قوا، دید و بازدید با اعضای خانواده و در کردن خستگی‌ها است، اما یک نیمه خالی لیوان هم دارد که خیلی‌ها از آن غافل‌اند. به گفته روانشناسان، خیلی از اختلافات بین زوج‌ها و همچنین بین فرزندان و والدین در تعطیلات طولانی‌مدتی مثل نوروز پیش می‌آید.

آمار بالای مراجعه ۲ گروه به مراکز مشاوره بعد از تعطیلات نوروزدکتر محمد گراوندنیا، دکترای روانشناسی و مشاور به همشهری‌آنلاین می‌گوید: آمار مراجعه به مراکز مشاوره بعد از تعطیلات نوروز اغلب بسیار بالا می‌رود و ۲ گروه بیشتر مراجعه می‌کنند؛ زوج‌ها و همچنین فرزندانی که با والدین خود به مشکل خورده‌اند و اکثرا متولدین دهه شصت، اواخر دهه پنجاه و اویل دهه هفتاد هستند.

زوج‌هایی که رفتار جمعی را بلد نیستند

این دکترای روانشناسی درباره دلایل مراجعه زوج‌ها به مراکز مشاوره می‌گوید: در تعطیل نوروز، اولین بار است که زن و شوهر – به خصوص زوج‌های تازه‌کار – به مدت ۲ هفته ساعت‌های طولانی و دائم با هم هستند، یا ارتباط‌شان با خانواده‌هایشان برای اولین بار به اشتراک گذاشته می‌شود.

گراوندنیا می‌گوید: بیشترین اختلافاتی که در یک هفته اخیر به عنوان مشاور با آن مواجه بوده‌ام، این بوده که زوج‌ها برای اولین بار میان خانواده همسر رفته‌اند و نتوانسته‌اند رفتارهای جمعی درستی داشته باشند. ما یک رفتار فردی داریم و یک رفتار جمعی. داشتن رفتار جمعیِ درست خیلی دشوار است. خیلی از افراد چون زیاد در جمع نبوده‌اند، رفتار جمعی را به خوبی بلد نیستند و اصلا اطلاعی ندارند که رفتار جمعیِ ضعیفی دارند. در ایام عید این موضوع برملا می‌شود. مثلا مشخص می‌شود که شوهر، رفتار جمعی ضعیفی دارد و در جمع با خانمش درست رفتار نکرده است. یا خانم می‌گوید چرا وقتی مادرش گفت بچه‌دار بشوید، شوهرم جوابی به او نداد؟ یا چرا فلانی فلان حرف را زد، شوهرم پاسخی نداد. یا رفتار زن با شوهر در جمع با رفتارش در خانه خودشان تفاوت دارد.

این روانشناس می‌گوید: این زوج‌ها قسمت‌هایی از شخصیت پنهان همدیگر را تازه در جمع می‌شناسند. رفتارهای که برایشان شوکه‌کننده است. میلیون‌ها مساله این طیفی بین زوج‌ها مطرح می‌شود که ممکن است در تنهایی مطرح نشود.

دلایل مراجعه دهه‌شصتی‌ها به تراپیست

این روانشناس و مشاور در ادامه به دلایل مراجعه فرزندان به مشاور و تراپیست می‌پردازد و می‌گوید: در تعطیلات نوروز، خانواده‌ها فرزندان خود را بعد از مدت‌ها می‌بینند و متاسفانه خیلی از آنها بمباران‌ها و تخریب‌هایی را که همیشه در مورد آنها اِعمال می‌کردند، از سر می‌گیرند. این بمباران‌ها که از آن به عنوان “بمب خوشه‌ای” یاد می‌شود، چند بُعد دارد؛ مثلا به شکل‌های مختلف به فرزندان خود احساس عذاب وجدان می‌دهند. به عنوان مثال می‌گویند تو ما را تنها گذاشتی، تنهایی به ما خوش نمی‌گذرد. یا بعد از تعطیلات از آنها می‌خواهند که چند روز بیشتر پیش‌شان بمانند. با این که می‌دانند شدنی نیست و با این رفتار به آنها عذاب وجدان زیادی می‌دهند.

به گفته گراوندنیا، یکی دیگر از رفتارهای والدین این است که از فرزندان خود درخواست‌های غیرمتعارف دارند. مثلا در تعطیلات از آنها می‌خواهند که تمام وظایف و کارهای معوقه‌شان را انجام دهند. خیلی از والدین ۷ ابزار کنترل‌گری را علیه فرزندان خود به کار می‌برند؛ انتقاد، سرزنش، غر زدن، تنبیه، تهدید، دستور و نصیحت. و اصلا فکر نمی‌کنند که این بچه الان دیگر بزرگ شده، ماهیت جداگانه‌ای دارد، مستقل است، یا همسر و فرزند دارد.

به گفته این روانشناس، عده زیادی از کسانی که بعد از تعطیلات نوروز به ما مراجعه می‌کنند، افرادی هستند که متولدین دهه شصت، اواخر پنجاه و اوایل هفتاد هستند و اغلب مستقل زندگی می‌کنند. این افراد با ویژگی‌های اخلاقی بسیار قوی و بالایی رشد کرده‌اند و معمولا نمی‌توانند جواب خشم‌آلودی به والدین خود دهند یا برخورد تندی با آنها داشته باشند و فقط درون‌ریزی می‌کنند و بعد از تعطیلات ترجیح می‌دهند که فضایی فراهم شود و حرف‌های خود را با یک تراپیست در میان بگذارند.

رفتاری که برای ایرانی‌ها آشنا است

یک دلیل دیگرِ به هم خوردن امنیت روان فرزندان که اغلب خودشان از آن آگاه نیستند، این است که خیلی از آنها تنها زندگی می‌کنند و تمامی روتین‌های‌شان در تعطیلات به هم می‌خورد. این را گراوندنیا می‌گوید و ادامه می‌دهد: مثلا ساعت خواب، ساعت غذا خوردن و سایر برنامه‌ها که همیشه در کنترل خودشان بوده، در ایام عید به هم می‌ریزد. یا مثلا صبح والدین، آنها را با سر و صداهای خود بیدار می‌کنند. یعنی یکی از دلایلی که روی روان افراد تاثیر می‌گذارد، به هم‌خوردگی نظم روتین زندگی در تعطیلات و خارج شدن کنترل آن از دست‌شان است.

این دکترای روانشناسی می‌گوید: می‌گوید: مشکلات بین فرزندان و والدین، یک مشکل فردی نیست و برای اکثر ایرانی‌ها آشنا است. ممکن است کم و زیاد باشد، اما هست و بیشتر افراد آن را تجربه می‌کنند. معمولا فرزندان دهه‌های یادشده در ملاقات والدین طی تعطیلات، با تعارضاتی مواجه می‌شوند و آن حریم شخصی که کسب کرده بودند، دوباره به هم می‌ریزد و احساس ناامنی می‌کنند و حس می‌کنند دوباره به آن دورانی که تحت کنترل کامل والدین بوده‌اند، برگشته‌اند. این مساله، یک نابسامانی رفتاری ایجاد می‌کند و به این افراد حس ناامنی می‌دهد.

به گفته این مشاور، افراد متولدین سال‌های یادشده معمولا تک‌فرزند نیستند و خواهران و برادرانی دارند و حتی اگر والدین منبع ناراحتی آنها نباشند، وقتی دور هم جمع می‌شوند، سایر اعضای خانواده که با همسران‌شان در کنار هم قرار می‌گیرند، باعث کدورت و زخم‌های روانی آنها می‌شوند.

گراوندنیا می‌گوید: ما مشاورها اغلب بعد از تعطیلات عید با استیصال شدید افرادی مواجه می‌شویم که چند روزی را با خانواده‌های خود بوده‌اند.

بیشتر بخوانید؛

  • ۶ دلیل مقاومت ایرانی‌ها در مراجعه به تراپیست

  • چطور والدین افسرده را راضی کنیم پیش تراپیست بروند؟

  • شما حق دارید که از قیافه و صدای روانشناس‌تان خوش‌تان بیاید یا نه

  • ۹ توصیه برای پیدا کردن تراپیست مناسب

ابتلا به افسردگی کوتاه‌مدت

این روانشناس درباره دلیل رفتار نادرست والدین با فرزندان خود که اغلب آنها حالا بیشتر از ۴۰ سال سن دارند، می‌گوید: والدین اغلب تمایزی بین شخصیت خود و شخصیت فرزندشان قائل نمی‌شوند و فکر می‌کنند که تو جزئی از منی و من حق دارم سرزنشت کنم، حق دارم احساس عذاب وجوان به تو بدهم، حق دارم نصیحتت کنم، حق دارم تذکر بدهم. این آغشته به فرهنگ ما است. چون والدین ما هم توسط والدین این مدلی بزرگ شده‌اند و این رفتارها در آنها نهادینه شده است. درنتیجه نمی‌دانند که مسیرشان اشتباه است و ممکن است تبعات جبران‌نشدنی داشته باشد.

به گفته گراوندنیا، معمولا بعد از تعطیلات عید، هم والدین و هم فرزندان یک شِبه افسردگی کوتاه‌مدت را تجربه می‌کنند. به خصوص آنهایی که دلبستگی ناایمن دارند.



منبع:همشهری آنلاین

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا